سریال شوالیه هفت پادشاهی می تواند از ایراد بزرگ خاندان اژدها دوری کند
به گزارش خیمه نیوز، اسپین آف بعدی بازی تاج و تخت به نظر می رسد در مسیری درستی قرار گرفته تا از مشکلاتی که بعضی در سریال خاندان اژدها نسبت به آن ها انتقاد داشتند اجتناب کند. فصل دوم خاندان اژدها بدون شک بحث برانگیز بود؛ برای همین بین هواداران بازی تاج و تخت دودستگی های زیادی نسبت به این سریال وجود دارد. حتی خود جرج آر. آر. مارتین، نویسنده مجموعه کتاب های نغمه آتش و یخ، پس از پخش این سریال نتوانست سکوت کند و با مراجعه به وبلاگ خود، نقد تند و تیزی بر این اقتباس از کتاب هایش نوشت و به ویژه از تغییرات زیادی که خاندان اژدها نسبت به متن اصلی ایجاد نموده بود، انتقاد کرد. خوشبختانه، اگر از جمله خوانندگان مارتین هستید که معتقدید اقتباس ها باید به کتاب وفادار بمانند، می توانید انتظار دنباله ها و اسپین آف های بیشتری از بازی تاج و تخت در HBO داشته باشید که رضایت نویسنده را هم دارند و در همین لحظه در حال توسعه هستند. یکی از این اسپین آف ها، سریال شوالیه هفت پادشاهی است که تاریخ 2025 میلادی برای پخش آن اعلام شده است.
این سریال بر اساس ماجراهای دانکن و اگ یعنی سه گانه رمان دانک و اگ (Dunk & Egg) نوشته مارتین ساخته شده که ماجراهای سر دانکن بلندقامت و اگان (اگ) تارگرین را آنالیز می نماید و داستانش در حدود 70 سال پس از خاندان اژدها و 100 سال قبل از بازی تاج و تخت رخ می دهد. در یکی از مصاحبه های اخیر، مارتین هیجان خود را برای سریال شوالیه هفت پادشاهی نشان داده و گفته این شخصیت ها انگار درست از درون صفحات کتابش بیرون آمده اند!
بعد از انتقاد شدید جرج آر. آر. مارتین از سریال خاندان اژدها، تحسین او از سریال تلویزیونی تازه خبر امیدوارنماینده ای است. مدتی قبل، مارتین به جای آنکه بنشیند و کتابش را تمام کند، نشست و در یک پست بلند و بالا از سریال خاندان اژدها انتقاد کرد، آن هم به این علت که داستان سریال نسبت به کتاب ها وفادار نبوده است. او گفت که در قضیه مرگ شاهزاده جهریس با خوانندگان کتاب ها و بینندگان سریال هم سو است، ولی در مسئله غیبت اگان (تام گلین کارنی) و فرزند دیگر هلنا (فیا سابان) یعنی ملور نقدها زیادی دارد. مارتین گفت که نمی داند چرا سریال ملور را از داستان حذف نموده، مخصوصا که او نقش مهمی در روایت های بعدی دارد، مشخصا در آینده خود هلنا. مارتین ادامه داد که به خاطر حذف این شخصیت، سردرگرمی های زیادی در ادامه داستان ایجاد خواهد شد.
مارتین این دست بردن ها به داستان کتاب را سمی توصیف کرد و گفت به ویژه حذف شاهزاده مالور تارگرین، کوچکترین پسر ایگون و هلنا تارگرین داستان را به هم می زند. در رمان اصلی، ملور نقش محوری در خط داستانی خون و پنیر (Blood & Cheese) ایفا می نماید که پیامدهای گسترده ای دارد. مارتین بعلاوه از بحث های اولیه پیرامون همین قضیه با رایان کاندال، سازنده سریال، گفت که پیش از پخش به او اطمینان داده بوده که داستان ملور بعدا شرح داده می گردد؛ اما با تأیید اینکه سریال پس از چهار فصل دیگر تمام خواهد شد، می توانید مطمئن باشید که دیگر از ملور خبری نیست. مارتین تأکید کرد که این حذف باعث می گردد فصول بعدی خاندان اژدها هم تحت تأثیر قرار بگیرند و طبق یک اثر پروانه ای، فصل های سوم و چهارم هم سمی تر شوند. کاندال بعدها شرح داد که مسائل بودجه مانع پرداختن به این کاراکتر شده. بعلاوه آوردن یک بچه نوزاد سر صحنه کار دشواری است که مسائل مخصوص به خودش را دارد و از این رو ترجیح داده اند از ذکر شاهزاده ملور در داستان صرف نظر نمایند.
البته HBO، که مشخصا سازنده سریال شوالیه هفت پادشاهی هم هست، نسبت به این نقدها ساکت نماند و در یک پست شرح داد که در تیم نویسندگان خاندان اژدها آدم های باذوق و هوادار کتاب ها حضور دارند و مجبورند برای حفظ جریان سریال، تصمیمات دشواری بگیرند. خاندان اژدها براساس کتاب آتش و خون جرج. آر. آر. مارتین است که داستان مجموعه رمان های نغمه آتش و یخ را تکمیل می نماید و به جزئیات سلطنت سلسله تارگرین می پردازد. خلاف رمان های اصلی، این کتاب وقایع را در قالب یک متن تاریخی آنالیز می نماید و واقعیت ها را به در هاله ای از ابهام باقی می گذارد که نشان می دهند راوی همواره قابل اعتماد نیست و امکان تحلیل از زاویه دیدهای مختلف نسبت به متن وجود دارد. بنابراین، مشخص اینکه دقیقا چه چیزی در کتاب فکت تاریخی است یا خیر، به بحث بزرگی در میان هواداران تبدیل شده است که ساخت یک سریال براساس آن را هم سخت می نماید. مارتین هم به صراحت نسبت به رویکردی که سازندگان سریال برای نشان دادن واقعیت اتخاذ نموده بودند ایراد گرفت. عجیب است که با وجود آن انتها بندی به خصوص برای بازی تاج و تخت، مارتین هیچ وقت چنین باقاطعیت از اقتباس از آثارش انتقاد ننموده بود و این نشان می دهد که او دیگر از تمام تغییراتی که در اقتباس ها اعمال می گردد به ستوه آمده است. اما طبق گفته مارتین، مینی سریال شوالیه هفت پادشاهی قرار نیست چنین مسائلی داشته باشد.
در حالی که او فصل اول خاندان اژدها را تحسین کرد و حتی تأییدات مثبتی برای فصل دوم داشت و هر چیزی ممکن است در محصول نهایی تغییر کند، اما همچنان نمی توان این موضوع را در نظر نگرفت که تعریف و تمجید او از سریال شوالیه هفت پادشاهی در حال حاضر اهمیت ویژه ای دارد. به علاوه، جمله ای که مارتین برای تعریف از این سریال به کار برده هم حائز اهمیت است؛ زیرا به طور خاص به نقدها از خاندان اژدها مربوط می گردد. مارتین دقیقا به وفاداری سریال شوالیه هفت پادشاهی به کتاب خودش اشاره نموده که خبر بسیار خوبی برای هواداران کتاب ها خواهد بود. مارتین در تبادل نظر با هالیوود ریپوتر گفته: من از سر صحنه در ایرلند شمالی در ژوئیه بازدید کردم و آن چیزی که دیدم را دوست داشتم. بازیگران عالی [هستند]. شخصیت های اصلی، دانک و اگ، انگار که از صفحات کتابم بیرون آمده اند و خوانندگان من آن ها را دوست خواهند داشت؛ من که دوستشان دارم. سازنده سریال ایرا پارکر کار فوق العاده ای انجام داده است.
با وجود اینکه انتظار برای کتاب بادهای زمستان (The Winds of Winter) دارد بیش از حد طولانی می گردد، جرج آر. آر. مارتین همچنان یکی از پرهوادارترین نویسندگان فانتزی تمام ادوار است و مخاطبان به او اعتماد دارند که قضاوت درستی نسبت به اقتباس ها از نوشته هایش داشته باشد. نقدها منفی مارتین نسبت به بازی تاج و تخت نشان دهنده افول این سریال بود و احساسات او نسبت به خانه اژدها هم با بسیاری از خوانندگانش هم راستا بوده است. آخرسر مارتین هم همان چیزی را می خواهد که بسیاری از هواداران سریال می خواهند: تماشا اینکه آن داستان هایی که در کتاب به خوبی جواب دادند، حالا در قالب اقتباس تلویزیونی جانی دوباره بگیرند. مشخصا همواره تغییراتی موقع اقتباس از کتاب وجود خواهد داشت، اما حفظ جوهره روایت و داستان برای کسب تأیید مارتین لازم است.
چگونه شوالیه هفت پادشاهی می تواند از ایراد سریال خاندان اژدها دوری کند؟
بازی تاج و تخت و خاندان اژدها در اقتباس های خود از کتاب های مارتین با مسائل مختلفی درگیر بودند؛ برای مثال، بازی تاج و تخت کاملا به نویسندگان سریال متکی بود تا یک انتها بندی برای آن دست و پا نمایند؛ چون مارتین هنوز نوشتن این سری را تمام ننموده و حالاحالا هم خبری از تمام شدن آن نیست. خاندان اژدها هم باز به نویسندگان خود احتیاج داشت تا یک فیلمنامه درست و درمان برای سریال تلویزیونی فراهم نمایند؛ مخصوصا در زمینه جزئیات داستان. آتش و خون کتابی بزرگ است، اما تنها چند صد صفحه از آن به جنگ پایکوبی اژدهایان اختصاص دارد و بیشتر شبیه یک متن تاریخی نوشته شده است تا داستان. بنابراین، خاندان اژدها به شدت به خلاقیت نویسندگان خود متوسل شد تا بسیاری از خلاءهای داستانی را پر نمایند که این امر گاهی به نفع اقتباس عمل نموده. البته اگر نظر خود مارتین را بخواهید، خیلی هم موفقیت آمیز نبوده است.
در مقابل آن ها، سریال شوالیه هفت پادشاهی بر پایه داستان های کامل و محبوب ساخته شده است. این رمان ها بسیار کوتاه تر هستند و آن انسجام و فشردگی معمول کتاب های نغمه آتش و یخ را ندارد. فصل ها هم کوتاه تر هستند. این به داستان سریال فرصت می دهد تا یک بازنمایی مستقیم و دقیق از داستان های مارتین ارائه دهد. خوبی دیگر رمان های دانک و اگ این است که به شدت بر محور شخصیت ها نوشته شده اند و فضای کمتری برای تفسیر خوانندگان باقی می گذارند. علاوه بر این، با توجه به مقیاس کوچکتر و عدم حضور اژدهایان، احتمالا این سریال با مسائل بودجه ای کمتری روبرو خواهد شد که امروزه به معضلی اساسی در پلتفرم های آنلاین تبدیل شده است و ممکن است بر روند روایت سریال هم تأثیر بگذارد. فیلمبرداری آن هم در بلفاست ایرلند اجرا شده، شبیه بخش اعظم فیلمبرداری بازی تاج و تخت، که ممکن است برای این مینی سریال خوش یمن باشد و آن موفقیتی را که سریال اصلی در پی داشت، برای شوالیه هفت پادشاهی نیز رقم بزند.
البته سریال با مشکل تکراری دیگری روبرو است
با اینکه نمی خواهیم از همین حالا نفوس بد بزنیم، اما نباید نادیده گرفت که سریال شوالیه هفت پادشاهی هم می تواند مسائل خودش را داشته باشد؛ حتی اگر بتواند از زیر تیغ تیز نقدها جرج آر. آر. مارتین جان سالم به در ببرد. در وهله اول نباید فراموش کرد که داستان های دانک و اگ به شدت کوتاه تر هستند و حتی ساخت یک مینی سریال شش قسمتی از آن ها ممکن است کار نویسندگان را سخت کند و مجبور شوند به روایت آن آب ببندند. به علاوه، آن ها لحن روایی بسیار متفاوتی دارند که ممکن است نسبت به آنچه مخاطبان با بازی تاج و تخت به آن عادت دارند تفاوت زیاد داشته باشد. آن وقت دیگر بدون اژدها، بدون درام سیاسی و پیچیدگی های عشقی، شاید همان سطح جذابیت را نداشته باشد.
ولی بزرگترین ریسک سریال شوالیه هفت پادشاهی این است که مارتین هنوز رمان ها را تمام ننموده است. هر داستان این رمان ها را می توان به عنوان روایت مستقلی در نظر گرفت؛ برای همین، مارتین عجله ای برای تکمیل آن ها ندارد یا حداقل مثل بازی تاج و تخت آن ها را در ارجحیت قرار نمی دهد. اما نمی توان نادیده گرفت که هنوز هم سریال تا حدی به کتاب های مارتین وابسته است. درست است که او هرگز در انتشار کتاب های دیگر دانک و اگ مشکل نداشته، ولی مسئله اینجاست که او ادعا نموده تا زمانی که کتاب بادهای زمستان منتشر نشده، هیچ کتاب دیگری منتشر نخواهد کرد و خدا می داند این یکی چه زمانی تمام می گردد. مارتین در وبلاگ خود نوشته بود که اسپین آف تازه خیلی کوتاه تر از بازی تاج و تخت و خاندان اژدها خواهد بود، با لحنی بسیار متفاوت. البته داستان هنوز در وستروس است و نمی توانید هیچ چیز را پیش بینی کنید. فصل اول این مینی سریال به اولین رمان دانک و اگ یعنی The Hedge Knight می پردازد و طبق گفته خود مارتین، اگر مورد استقبال مخاطبان قرار بگیرد، احتمالا رمان های دوم و سوم نیز در راه خواهند بود. مارتین اظهار امیدواری نموده که تا آن موقع احتمالا داستان های دیگری هم برای دانک و اگ می نویسد؛ البته پس از آنکه بادهای زمستان را به انتها ببرد.
منبع: Screenrant
منبع: دیجیکالا مگ